مَدَّکْ
گنو/لینوکس ، آزادی و فرهنگ
در پست قبلی گفتم که تصمیم گرفتم اوبونتو رو دنبال کنم اما نه به عنوان توزیع اصلیم . الان هم قراره یک توزیع مناسب برای خودم انتخاب کنم . وارد سایت distrowatch میشم و 10 توزیع محبوب رو لیست میکنم تا از بینشون یکی رو انتخاب کنم .
اول توزیع هایی که برپایه دبیان هستند رو خط میزنم ! چون مناسب کار/هدف من نیستند . پس همین اول کار mint ubuntu debian LXLE elementary حذف میشن . حالا میمونه opensuse fedora centos arch
arch : آرچ لینوکس توزیع خوبیه ، مدیر بسته ی خوبی داره و مجبورت نمیکنه از یه سری پکیج ها استفاده کنی اما از نصبش که بگذریم باید کلی بسته نصب کنیم تا قابل استفاده باشه از کانفیگ کارت صدا بگیرید تا نصب بسته های لازم برای اجرای عکس ها و ... این توزیع مناسب کسیه که حوصله و و قت لازم برای کانفیگ کامل سیستمش رو داشته باشه و از کلنجار رفتن با سیستمش لذت ببره . من که اون دو مورد اول رو فعلا ندارم پس فعلا هم مناسب من نیست
openSuse : زیادی داره مایکروسافتی میشه :) خطش میزنم
fedora: به centos و redhat خیلی نزدیکه و با
یادگرفتنش تقریبا اونا رو هم یاد میگیری ، به جامعه لینوکسی خدمت زیادی
کرده و میکنه و جامعه کاربری بزرگی داره . مثل آرچ زیاد وقتتو نمیگیره و
مثل اوبونتو ساده و راحت نیست ، مدیر بسته ی خوبی داره و میزکار اصلیش هم
گنومه این همون چیزیه که من میخوام :)
انتخاب توزیع بخش زیادیش به هدف
کاربر و فلسفه تولیدی توزیع داره ، من اینطوری انتخاب میکنم ممکنه شما یه
جور دیگه توزیع مناسب خودتون رو انتخاب کنید . اگه دوست داشتید لطفا در بخش نظرات بگید که شما چطوری توزیعتون رو انتخاب کردید یا میکنید ؟!
این دلایل کاملا شخصی است و ممکن است هیچکدام از آنها برای شما صدق نکند ، شاید همه این مشکلات با تغییرات زیاد قابل حل باشد . اما به شرطی که وقت و حوصله ی کافی رو داشته باشید وبا ناپایداری های ثانویه مشکلی نداشته باشید :)
1- محیط پیش فرض اوبونتو خسته کننده است .
اوبونتو به طور پیشفرض از Unity استفاده میکنه ، این محیط با کیبورد کاملا سازگاره و عملا داخلش موس من بی کار میمونه اما رنگ نارنجی-قهوه ای اون باعث استرس میشه و داشبرد و داک سمت چپ اون خسته کننده است و با وجود تلاش های زیاد توسعه دهنده های این توزیع برای این محیط من هنوز هم گنوم خالی رو میپسندم :)
2- توزیع مناسبی برای لپ تاپ نیست .
اوبونتو سبک نیست و فن لپ تاپ من همیشه مجبوره کار کنه و با گرمای تولید شده به راحتی میشه نیمرو درست کرد ! کارت گرافیک رو به سختی میشناسه و نور صفحه به راحتی و با کلید های روی کیبورد کم و زیاد نمیشه .
3- چیز های جذاب تر و جدید تری هم برای یادگیری هست .
از بزرگترین نعمت های گنو/لینوکس یادگیری هست و بخشی از این یادگیری با به اشکال خوردن و حل اون انجام میشه و بخشی هم با تجربه چیز های جدید تر ، این چیز ها میتونه مدیر بسته باشه یا میزکار جدید یا به کل توزیع جدید .
4- تکنولوژی های کمتری را در آن میبینید .
در فدورا شاهد چیز های جالبی مثل SELinux و yum-Presto بودیم که خیلی هم کاربردی و جذاب هستند اما نمونه های اون در اوبونتو موجود نیست
5- مناسب یادگیری شبکه و کار با سرور ها نیست
برای هر مدیر سروری پایداری و رفع مشکلات سرور مهمترین هدف هست و من ترجیح میدم قبل از اعمال تغییرات و نصب برنامه های خاص و ... روی سرور یک بار اون رو روی سیستم خودم پیاده کنم و بعد از مطمئن شدن روی سرور اعمال کنم . اوبونتو نزدیکی زیادی به centos و redhat نداره و مناسب این مورد نیست
این دلایل برای من کافیه که اوبونتو رو دنبال کنم اما به عنوان توزیع اصلیم ازش استفاده نکنم و دنبال چیز دیگه ای باشم . در پست بعدی یک توزیع مناسب رو برای خودم انتخاب میکنم